سلام ... ممنونم كه به من سر زدين و خيلي خوشحالم كه با وبلاگ شما آشنا شدم
پاينده و شاد باشيد
حلاج
در آينه دوباره نمايان شدبا ابر گيسوانش در بادباز آن سرود سرخ اناالحقورد زبان اوستتو در نماز عشق چه خوانديكه سالهاستبالاي دار رفتي و اين شحنه هاي پيراز مرده ات هنوزپرهيز ميكنندنام ترا ، به رمزرندان سينه چاك نشابوردر لحظه هاي مستيمستي و راستيآهسته زير لب تكرار ميكنند وقتي تو ، روي چوبه دارتخموش و مات بوديما انبوه كركسان تماشابا شحنه هاي مامورمامورهاي معذورهمسان و همسكوتمانديمخاكستر تراباد سحرگهانهر جا كه بردمردي ز خاك روييددر كوچه باغهاي نشابورمستان نيمه شب ، به ترنمآوازهاي سرخ ترابازترجيع وار زمزمه كردندنامت هنوز ورد زبانهاست
121
يا حق